دعای حضرت لوط(ع)
لوط درزمان حضرت ابراهیم می زیست پسربرادران حضرت وپیامبرالهی درشهرسدوم بود.اومردم شهرخودرابه توحیدوپاکی ودرستی دعوت می کرد.ثمره ده هاسال تبلیغ وفراخوانی او،گرایش افرادی اندک بود.درمیان مردم ان شهر،فساد اخلاق والودگی به اوج رسیدبه گونه ای که پیشترسابقه نداشت.لوط که مردم راازگناه بازمی داشت،تهدیدش کردندکه اگرازتبلیغ دست برندارداوراازشهر
بیرون می کنند.وگاه به نشانه تمسخربه اومی گفتند:اگرراست می گویی عذاب الهی رابرای مابیاور.لوط دست به دعابرداشت وگفت:
((رب انصرنی علی القوم المفسدین ))عنکبوت-۳۰
-بارالها،مرابرقوم تبه کاروهرزه پیروزفرما .
دوم))رب نجنی واهلی ممایعملون))شعراء-۱۶۹
لوط به مردم اعلام کردمن باکردارناشایست شمادشمنم ودست به دعابرداشت وگفت:
بارلها،من وخاندانم راازکردارناشایست انها نجات بخش.
عذاب الهی بران مردم دررسید.لوط وخاندان وپیروان اندکش شبانه ازشهربیرون رفتندوصبحگاهان فرشتگان الهی عذاب اسمانی رابرمردم فاسق وتبه کار شهرسدوم فروداوردند.۱
دعای سربازان طالوت
((ربناافرغ علیناصبرا وثبت اقدامناوانصرناعلی القوم الکافرین ))بقره-۲۵۰
یکی ازداستانهای قرانی داستان طالوت وجالوت است.بنی اسرائیل پس ازدوره حضرت موسی (ع)به پیغمبرخودمی گویند:فرماندهی رابرمابگمارتابه فرمان اودر راه خداپیکارکنیم.ازجانب حق تعالی،طالوت به فرماندهی انان گماشته می شود.دراغازانان ازاین انتصاب رخ بر می تابندونمی پذیرند،سرانجام باتاکید پیامبرالهی به ان تن می دهندودررکاب او برای نبرد باجالوت کافر تبه کارولشکراو حرکت می کنند.
دولشکرمقابل یکدیگرصف ارایی می کنندواماده نبرد می شوند.سربازان موحدطالوت دراین هنگام دست به دعا برمی دارندومی گویند:بارالها،صبروپایداری برمافروریز،وگام های مارااستوار دار،ومارابرکافران پیروزفرما.
وسپس به کارزار می پردازند.موحدان پیروز،وکافران فراری می شوند.۱