مقالات

آسیب شناسی رشد اقتصادی

از دیدگاه قرآن کریم میان رفتارهای انسانی و رویدادهای طبیعی رابطه مستقیم وجود دارد. به گونه ای که رفتار نیک آثاری مثبت و کارهای بد اثراتی نامطلوب در زندگی آدمی خواهد داشت. قرآن کریم جنبه منفی این ارتباط را چنین بیان فرموده است: ( به سبب آن چه مردم به دست آوردند فساد در خشکی و دریا نمودار شده است( تا سزای) بعضی از آن چه را کرده اند به آنان بچشاند باشد که بازگردند). مراد از فساد در این آیه مصیبت ها و بلایای آشکار همچون زلزله – بی بارانی، قحطی و خشکسالی و نیز  جنگ ها و غارت ها و بی امنیتی است. به دیگر سخن آن دسته از مشکلات که یا به طور مستقیم به دست انسان است پدید می آید. یا خارج  از اختیار او اثر وضعی کرده های او است. چنین ارتباطی، به ویژه در عرصه اقتصادی، به گونه  روشن تری تاکید شده است: چه بر پایه بسیاری از آموزه های دینی میان گناه  و قطع روزی، رابطه نزدیکی وجود دارد. قرآن کریم، داستان گروهی به نام اصحاب باغ را گزارش می کند که به دلیل محروم ساختن تنگ دستان از محصول باغ خود و انحصار طلبی ظالمانه، با عذاب الهی که در نابودی باغ تجسم یافت رویاروی گشتند.

امام باقر علیه السلام  با اشاره به آیات[۱] این داستان می فرمایند: ( ان الرجل لیذنب فید رأعنه الرزق)آدمی گاه گناه انجام می دهد که روزی از او سلب می گردد.[۲]

و نیز مفسر نکته بین، ابن عباس می گوید: رابطه گناه و قطع روزی از آفتاب هم روشن تر است. چنان که خداوند آن را در سوره قلم بیان فرموده است. گناه فضای جامعه را برای سرمایه گذاری و فالیت اقتصادی نا امن می سازدو در زمینه فردی نیز دست کم اعتبار اجتماعی ای  را که در موفقیت اقتصادی نیاز است از میان می برد. با این حال وجود رابطه پنهانی میان گناه فقر و عقب ماندگی اقتصادی ، از آیات و روایات به روشنی برداشت می شود به گونه ای که گاه حتی تصمیم بر  انجام گناه نیز تاثیر نامطلوبی بر روزی انسان دارد.

از آنجا که از دیدگاه اسلام برخی از ضد ارزش ها تاثیر بیشتری بر عقب ماندگی اقتصادی دارد و از نظر نگاه مکتب های رایج اقتصادی ممکن اس از عناصر رشد به شمار آید. تحلیل جداگانه آن بایسته می نماید.برای این که بخواهیم جامعه سالم داشته باشیم باید به این آیه عمل کرد. اوفوا بالکیل و المیزان بالقسط.پیمان ها و ترازوهای تان را درست کنید.یعنی پیام دین اصلاح بازار و اقتصاد است تا کشوری سالم داشته باشیم. در بعضی روایات توصیه شده است به انجام کارهایی که سبب افزایش رشد اقتصادی را مطرح کرده اند.مانند ( ریا- ظلم- دروغ- حرص زدن – و ….)اشاره کنیم به بعضی از موانع رشد اقتصادی: ربا – ظلم- ترک نیکوکاری و انجام دادن کارهای انسانی

  • ربا:

ربا از عناصری است که در نگرش اقتصاد معاصر، امل رشد اقتصادی به شمار می رود،  در حالی که از دیدگاه اسلام عامل عقب ماندگی و نابودی بنیانی اقتصادی فرد و جامعه است.

قرآن کریم می فرماید:  یمحق الله  الربوا و یربی الصدقات- خدا از (برکت) ربا می کاهد و بر صدقات می افزاید، محق به معنای کاستن و بی برکت ساختن است. محق اموال ربوی، تنها به معنای بی ارزشی معنوی آن نزد خدا، نابودی ثواب اخروی شخصی رباخواری نیست. بلکه شامل آثار دنیوی نیز می شود.ربا درکوتاه مدت  سودهای باد آورده ای را نصیب عده ای می کند و در برابر، عده ای را به وادی فقر می کشاند،  تداوم این چرخه، به تدریج شکاف اقتصادی را گسترده تر و عمیق تر می سازد که نتیجه طبیعی آن ، کینه توزی و دشمنی میان دو طبقه ثروتمند و فقیر جامعه است. از یک سو ربا خواری باعث می شود سرمایه داران بدون انجام فعالیت اقتصاد خارج نمایند و بدین سان ربا بستر رشد بیکاری، مفت خواری وکاهش سرمایه گذاری تولید و تجارت را فراهم می سازد و از سوی دیگر شرایط زندگی افرادی که ملزم به پرداخت ربا هستند روز به روز بدتر می شود و قدرت خرید و مصرف آنان کاهش می یابد در نتیجه رکود اقتصادی چهره زشت خود را نشان می دهد.

امام رضا علیه السلام می فرماید:

 علت تحریم ربا: خداوند عزوجل ربا را نهی کرد چون مایه تباهی اموال است، و بهای درهم دیگر باطل (و بدون حق) پس خرید و فروش ربوی  در حال برای فروشنده و خریدار زیان و کمبود دارد.پس خداوند متال ربا را ممنوع کرد زیرا که اموال تباه می گردد. چنان که منع کرد سفیهان اموال خود را در دست گیرند، چون بیم تباهی آن اموال می رود…

سرمایه داران با به کارگیری سرمایه بدون کار و استفاده از بهره پول، ثروت ها می اندوزند گروه زیادی  را تهیدست می کنند. دقیقا می توان محاسبه کرد در ارتباط با یک سرمایه دار ربا خوار، چند صد نفر بد از چند سال زمین گیر و ساقط می شوند و سرمایه و ثروت ایشان به تدریج به جیب یک عده سرازیر می گردد.امام رضا علیه السلام با منطقی الهی و استوارتر این شیوه را محکوم کردند و با استدلالی خدشه ناپذیر علل تحریم را بازشناساندند از جمله مسائل اصولی و عمیق که در این حدیث رضوی مطرح شده این است که در جریان ربا و محاسبه سود آوری آن، مقدار اصلی پول در برابر پول قرار می گیرد و پول اضافی و سود ربوی معادل و برابری ندارد.ارزش یک درهم است و ارزش اضافی و در هم ربوی باطل است. یعنی در برابر حق و ارزشی و کاری نیست. پولی  است که بدون حق و ملاک گرفته شده است.حضرت امیر علیه السلام می فرماید تجارت و معامله بدون آشنایی با فقه آلودگی به ربا دارد.خدای متعال امر به مروف را آورده تا مرز هر چیز معین باشد در امور نظامی – خانوادگی- اقتصادی-

 اسلام با  آوردن قواعدی می گوید که تا این جا معامله صحیح است ولی از این جا به بعد معامله فاسد است و مضر و به فرد و جامعه ضرر می رساند.

  • ظلم:

 به صورت عام، در بیشتر موارد اقتصادی است، و در روابط مالی و نظام تولید و توزیع و مصرف صورت می گیردو در اکثریت مردم موجب محرومیت از دست یابی به کالاها و مواد لازم زندگی می گردد. و به صورت خاص از طریق غضب، سرقت، گران فروشی، احتکار، کم فروشی، استثار و کم بها دادن به کار و کالای دیگران و استثار و ویژه ساختن اموال عمومی (خاصه خواهی)، ربا خواری و دیگر راه های باطل و ظالمانه اقتصادی جریان می یابد. این ظلم ها، از شیوه های عمل سرمایه داری است زیرا که سرمایه  داران رای ظالمانه و نامشروع به گرد آوری ثروت دست می زنندو حق و حقوق  دیگران را نادیده می گیرند.بنا بر این به روشنی می توان گفت که از عوامل اصلی و عمومی فقر، شیوه عمل سرمایه داری است که محرومیت زا و فقر زاست همواره تفریط ها از افراط ها می زاید و رشد می کند و به صورت بیماری اجتماعی در می آید.

امام رضا علیه السلام ظلم به یتیمان را از جمله علت های فقیر شدن آنان شمرده اند زیرا که چون کسی از روی ظلم و ستم مال یتیم را برده و خورده او را فقیر و بینوا ساخته است.

قرآن کریم سقوط و هلاک امت ها و تمدن ها را به شیوه عمل آنان نسبت داده و اصل ظلم را موجب ویرانی و زوال معرفی کرده است: و تلک القری اهلکنا لما ظلموا و جعلنا لمهلتکم موعداً ( مردمان آن آبادی ها را هنگامی که ستم کردند هلاک کردیم و برای هلاک کردنشان موعد مقرر داشتیم).

  • ترک نیکوکاری و انجام دادن کارهای انسانی

افراد در اثر گرایش به سود پرستی و عشق به ثروت و ارزش های مادی گرایانه سرمایه داری نیکی و نیکو کاری نسبت به انسانها  و مدد رسانی اجتماعی  را  از دست می دهند و به انسان و جامعه و حق و عدالت و اخلاق و فضیلت از همین دریچه می نگرند و از کارهای نیکی که باید انجام یابد و به زندگی انسانها سامان بخشید. روی بر می تابند و بدین سان (معروف) که تعبیری کلی و گویا از کارهای نیک انسانی و محور اصلی روابط درست و مردمی است، از اجتماع رخت بر می بندد و جامعه به جنگل حیوانات تبدیل می شود و روابط انسانها به صورت روابط جنگلی در می آید. در احادیث مربوط به مال، بر کلمه معروف در برابر منکر است و مفهوم عام و گسترده ای دارد و همه نیکی ها و کارهای با ارزش انسانی را در جریان مصرف اموال می رساند.تکیه بر این مفهوم در مسائل مالی، انسانی را در جریان مرف روشنگر این اصل است که ضوابط اقتصادی و روابط مالی در جامعه اسلامی باید در جهت (معروف) باشد نه در راه فساد و منکر و این چگونگی بطور دقیق با معیارهای سرمایه داری تضاد دارد. زیرا که در نظام سرمایه داری، اموال از مسیر (معروف) خارج می گردد و به مسیر (منکر) کشیده می شود. انفاق و ثروت و بخل و ربا خواری و …. از روشن ترین نمونه های (منکرات) و زشتی ها و پلیدی ها است.

از امام صادق علیه السلام سخنی بسیار عمیق و بلند نقل شده است که ابعاد مختلف سیر مال را در دست ترسیم می کند و در این حدیث نیز پایداری مسلمانان و اسلام در این است که اموال نزد کسانی  باشد که حق را در اموال بشناسندو به معروف در آن عمل کنند. و بی گمان نابودی اسلام و مسلمانان هنگامی است که سرمایه در دست کسانی  باشد که نه حق را در آن بشناسند و نه به معروف و نیکی تن دهند.

پایداری اسلام به جریان درست اموال بستگی دارد و جریان درست مال در صورتی است که اموال در دست کسانی باشد که به حق (معروف) در اموال عمل کنند و نابودی اسلام و مسلمانان  نیز از همین نقطه شروع می شود که اموال در دست کسانی باشد که به حق تن ندهند و به (معروف) در مسائل مالی عمل نکنند.

۱]]  سوره روم آیه ۳۰

[۲] اصول کافی جلد ۲

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا