پرسش و پاسخ

سوال ۱۸۴: چرا وهابیت بنای بر قبور را جایز نمی دانند و آن را تخریب می کنند؟   

✅ پاسخ:

🔹 اصلی ترین دلیل وهابیت بر این کار حدیث ابوالهیاج اسدی است :

حَدَّثَنَا یَحْیَى بْنُ یَحْیَى، وَأَبُو بَکْرِ بْنُ أَبِی شَیْبَهَ، وَزُهَیْرُ بْنُ حَرْبٍ، – قَالَ یَحْیَى: أَخْبَرَنَا، وَقَالَ الْآخَرَانِ: – حَدَّثَنَا وَکِیعٌ، عَنْ سُفْیَانَ، عَنْ حَبِیبِ بْنِ أَبِی ثَابِتٍ، عَنْ أَبِی وَائِلٍ، عَنْ أَبِی الْهَیَّاجِ الْأَسَدِیِّ قَالَ لِی عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ: أَلَا أَبْعَثُکَ عَلَى مَا بَعَثَنِی عَلَیْهِ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ؟ أَنْ لَا تَدَعَ تِمْثَالًا إِلَّا طَمَسْتَهُ وَلَا قَبْرًا مُشْرِفًا إِلَّا سَوَّیْتَهُ

🔹 علی بن ابی طالب به ابوالهیاج اسدی فرمودند: آیا اماده ای تو را به ماموریتی بفرستم که پیامبر مرا به آن ماموریت فرستاد ؟ هیچ تصویری را نمی بینی ( لابد تصویر ذی روح بوده است ) ؛ مگر اینکه آن را محو کنی و هیچ قبری را نمی بینی مگر اینکه آن را تسویه کنی.

📚 صحیح مسلم ح ۹۶۹ – سنن ترمذی ج ۲ ص ۲۵۶ – سنن کبری ج ۲ ص ۴۶۴

 

 

💠 نقد و بررسی :

 

👈🏻 سند روایت آنچنان معتبر نیست برای مثال ابو وائل وجود در سند فردی منحرف از حضرت امیرالمومنین بوده است :

قیل لأبی وائل أیهما أحب إلیک علی أو عثمان قال کان علی أحب إلی ثم صار عثمان

📚 تهذیب التهذیب ج ۴ ص ۳۶۲

 

و یا وکیع موجود در سند در پانصد حدیث خطا کرده است و حتی آگاهی درستی از زبان عربی نداشته است با این وصف از کجا معلوم در این حدیث خطا نکرده باشد ؟

ووکیع أکثر خطأ منه وقال فی موضع آخر أخطأ وکیع فی خمسمائه حدیث

📚 همان ج ۱۱ ص ۱۲۵

 

👈🏻 متن روایت نیز بر ادعای وهابیان دلالت نمی کند و باید به دو کلمه موجود در حدیث توجه کرد تا معنای حدیث را متوجه شویم :

 

❶ مُشْرِفًا : که از شرف می آید و به هر بلندی شرف گویند برای مثال به کوهان شتر چون بلندترین و بالاترین نقطه شتر است شرف می گویند

 

❷ سَوَّیْتَهُ : کسانی که با لغت عرب آشنا هستند می دانند که تسویه گاهی یک مفعول و گاهی دو مفعول می گیرد :

 

➖ در آیاتی تسویه یک مفعول دارد مانند : وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ( نفس را تسویه کرد )

 

➖ اما در آیاتی دیگر تسویه دو مفعول دارد مانند : إِذْ نُسَوِّیکُمْ بِرَبِّ الْعَالَمِینَ ( زیرا شما را با پروردگار عالم برابر می دانستیم ) که یکی از دو مفعول آن با حرف جر آمده است. در این گونه وارد تسویه صفت خودش نیست بلکه صفت قیاسی و در مقام مقایسه بین دو مفعول است مانند آیه مورد نظرکه معنای آن : ( ما بت ها را در این جهان، با رب العالمین یکسان فرض می کردیم )) می شود. در اینجا تسویه دو مفعولی و به معنای مساوی کردن شیء با شیئی دیگر است.

 

➖ با توجه به اینکه تسویه در حدیث (( وَلَا قَبْرًا مُشْرِفًا إِلَّا سَوَّیْتَهُ )) یک ضمیر دارد آن هم ضمیر متصل به سویته که به قبر بر می گردد معنای حدیث این گونه می شود : قبر را تسویه ( صاف و یکسان ) کن نه اینکه معنای آن : قبر را با چیز دیگر ( زمین ) تسویه و برابر کن. چون اگر مراد از حدیث تسویه قبر با زمین بود باید علاوه بر مفعول اول مفعول دیگری نیز با حرف جر برای آن ذکر می شد. مثلا می فرمودند : إلا سویته بالأرض در حالی که چنین مفعولی ذکر نشده است.

 

✅ بنابراین مراد از تسویه قبور در حدیث صاف کردن سطح قبوری که پستی و بلندی و یا مانند‌ کوهان شتر برآمده بودند هست که اتفاقا نظر شیعه امامیه همین هست.

 

💥حتی شارحان صحیح مسلم نیز به همین مسئله اشاره کرده اند مانند نووی مفتی و فقیه بزرگ شافعی مذهبی اهل سنت :

 

◾️ وَفِی الرِّوَایَهِ الْأُخْرَى وَلَا قَبْرًا مُشْرِفًا إِلَّا سَوَّیْتَهُ فِیهِ أَنَّ السُّنَّهَ أَنَّ الْقَبْرَ لَا یُرْفَعُ عَلَى الْأَرْضِ رَفْعًا کَثِیرًا وَلَا یُسَنَّمُ بَلْ یُرْفَعُ نَحْوَ شِبْرٍ وَیُسَطَّحُ وَهَذَا مَذْهَبُ الشَّافِعِیِّ وَمَنْ وَافَقَهُ وَنَقَلَ الْقَاضِی عِیَاضٌ عَنْ أَکْثَرِ الْعُلَمَاءِ أَنَّ الْأَفْضَلَ عِنْدَهُمْ تَسْنِیمُهَا وَهُوَ مَذْهَبُ مَالِکٍ

📚 شرح النووی على مسلم ج ۷ ص ۳۶

ایکاش میدانستیم که وهابیان چگونه با استناد به این حدیث که سندش معیوب و متنش بر مدعا آنان دلالت ندارد چگونه آثار اهل بیت را ظالمانه تخریب کرده اند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا